اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند

ساخت وبلاگ
چهارشنبه است و من در اولین جلسه شورای داخلی مجموعه شرکت میکنم. وسطای جلسه مدیر صدام میکنه... نمیدونم یه بار یا چندبار صدام کرده اما وقتی سرمو بلند میکنم و لبخند بیحالم تحویلش میدم بهم مهربونانه میگه: "چی شده آقای پدر؟ چرا پژمرده شدین؟ هنوز یه هفته نشده اومدین اینجا!" و بقیه هم از شوخی اون میخندن. من هم میخندم اما میدونم که هیچ ربطی به کار نداره. مدتهاست من همینم. یه چیزی، یه وضعیتی، یه موقعیتی داره روح و روان منو میخوره... این قضیه سر دراز داره و من ماه هاست که باهاش درگیرم. یه چیزی حدود یک سال و نیم. نه توان حذفش رو دارم و نه حلش. بعضی وقت ها فقط آرنج هام رو روی میز تکیه میزنم و سرمو بین دست اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند...
ما را در سایت اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند دنبال می کنید

برچسب : خوب,نیستم, نویسنده : fdaddyone بازدید : 77 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 5:02

سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۷ ب.ظ علمای تعلیم و تربیت که نه، ولی علمای سبک زندگی و موفقیت و این دست علوم کوچه بازاری که اتفاقا ید طولایی هم در برگزاری نشست های تهییج و برانگیختگی و ویاگراوار دارند، اعتقاد غریبی دارند به تغییر. سق این دوستان رو به طور گسترده با این واژه یرداشته اند و در پاسخ به هر سوال و مساله و ابهام کوچیک و بزرگی که باهاشون درمیون گذاشته میشه یه "تغییر کن" گل و گشاد به خیک مبارکتون میبندن و بعد هم کلی داستان و افسانه و مثل از آدمهای آشنا و ناآشنا میارن که با تغییر در مثلا کارشون یا زندگیشون تونستن به چه کامیابی های عسل واری برسند... القصه، نتیجه این میشه که شما یا کارتو اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند...
ما را در سایت اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند دنبال می کنید

برچسب : اندیشه,ناگهانی,شماره,توهم,تغییر, نویسنده : fdaddyone بازدید : 89 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 5:02

۱- امروز تولد سه سالگی فندقه. دختر کوچولوی شیطون و ناقلا و پرحرفی که حواسش به همه جا هست و در تمام طول روز دلش میخواد بازی کنه. دخترکوچولوی من. خیلی چیزارو مدیون فندق هستم. جریان پیداکردن مجدد رابطه منو بزرگه، تغییر مسیر جریان کاریم که به هرحال از لحظه اطلاع از بارداری بزرگه به طور فزاینده ای رو به رشد گذاشت تا جاییکه من غرغرهام معطوف شد به انتخاب بین خوب و خوبتر و حتی پیشرفت های مالی و سطح زندگی. اعتقاد دارم حتی در روحیه ام هم موثر بوده، در روحیه هردونفرمون. به علاوه شوروحال و انرژی بیشتری هم به کل خانواده ما بخشیده. شاید براتون جالب باشه که آخرین فرزند متولد شده در خانواده ما -منظور بستگان اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند...
ما را در سایت اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند دنبال می کنید

برچسب : سالگی, نویسنده : fdaddyone بازدید : 74 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 5:02

۱- دوروبر من پر شده از ازدواج های عجیب و غریب و ناهمگون. نوعی بی تناسبی و ناهماهنگی و در هم ریختگی توی ذوق زننده بین مرد و زن، بین عروس و داماد، بین دختر و پسر... برام قابل درک نیست که چرا دخترها حاضر میشن با مردی که بین ۸ تا ۱۴ سال بزرگتر از اون هاست ازدواج کنن؟ یا بدتر از اون، اصرار به ازدواج با اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند...
ما را در سایت اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fdaddyone بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 5:13

۱- خب قبول که من یه مدتیه نیستم، نه اینجا و نه تو وبلاگ های شما. نه خوندم و نه کامنت گذاشتم و نه اصلا خودم چیزی نوشتم. اگر اشتباه نکنم در این یه ماه گذشته فقط یه پست نوشتم. صرفنظر از اینکه من بواسطه روحیه ضدگرمام از تابستون بیزارم و کلا تو این فصل کلافه و عصبی و افسرده و بیحالم، اما کلی اتفاقات مخ اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند...
ما را در سایت اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fdaddyone بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 5:13